بیوگرافی - محسن نامجو

«محسن نامجو» متولد سال 1355 در تربت جام است. از سال 67 با یادگیری سولفژ و نت خوانی، همچنین آموزش ردیف آوازی نزد «نصرالله ناصح پور» (که از جمله شاگردانش می توان به صدیق تعریف یا هنگامه اخوان اشاره کرد) پی گیری جدی هنر موسیقی را آغاز کرد. نامجو سال 73 وارد دانشکده تئاتر شد و سال بعد هم به دانشگاه هنرهای زیبا پا گذاشت تا موسیقی بخواند. او تاکنون برای حدود 8 نمایش موزیک ساخته که از جمله آن ها می توان «تکیه ملت» (به کارگردانی حسین کیانی) را نام برد که سال گذشته به روی صحنه رفت. همچنین «من باید برم، خیلی دیرم شده» (نوشته محمد چرم شیر و کارگردانی محمد عاقبتی).
نامجو برای چند فیلم هم موزیک متن ساخته؛ از جمله: برای آمدنت دعا می کنم (که نوروز 86 از تلویزیون ایران پخش شد)، حفره، اقوام، کنتراست، در سه ثانیه اتفاق افتاد، مرگ مرگ و... ضمناً «سامان سالور» از فعالیت های نامجو فیلم مستندی ساخته به نام «آرامش با دیازپام ده».
این موزیسین جوان از سال 82 شروع به ضبط آثار خود کرد که حاصل این کار، تهیه حدود 30 تراک در قالب 4 آلبوم منتشر نشده است؛ آلبوم هایی که نام های عجیب و غریبی هم دارند: باد و بودا، جبر جغرافیایی، ترنج و عقاید نوکانتی. تهیه کننده همه این آلبوم ها خود او بوده است. اما مشکل اینجاست که نامجو هنوز موفق نشده کارهای خود را منتشر کند. او مشکلاتی که سر راه انتشار آلبوم هایش وجود دارد را مورد به مورد شرح می دهد: «اول این که کارهای من سبک شناخته شده ای ندارند؛ یا بهتر بگویم: در هیچ سبکی نیستند!»
در اینباره باید گفت به خاطر تلفیقی بودن موزیک نامجو، نه تنها تهیه کنندگان و تولید کنندگان موسیقی، بلکه مسئولان مرکز موسیقی اداره ارشاد هم تمایل چندانی به انتشار آلبوم های نامجو ندارند.
او توضیح می دهد: «چون در کارهایم آواز سنتی با سبک هایی مثل راک و بلوز تلفیق شده و کلیشه های رایج آواز ایرانی را شکسته، مسلماً حساسیت برانگیز است. تا به حال چنین موزیکی نبوده و همه علیه اش جبهه می گیرند.»
نامجو مشکل دیگر را اشعار کارهاش می داند؛ انتخاب های او غالباً توجه برانگیز و البته دردسر ساز از آب در آمدند، چیزی که از قبل هم پیش بینی می شد و رد ترانه های او چندان غیرمنتظره نبود. علاوه بر چند شعر از حافظ و مولوی، بیشتر این ترانه ها از سروده های خود خواننده و آهنگساز هستند. به هرحال محسن نامجو آلبوم «ترنج» اش را به اداره ارشاد ارائه کرد ولی مطابق انتظار، نتوانست مجوز بگیرد. و حالا گرچه این جوان ناامید از انتشار قانونی آثارش، شاهد پخش زیرزمینی CDکارهایش است ولی همچنان بر دنبال کردن سبک خود تاکید دارد و دست از ساختن، خواندن و نواختن بر نداشته است.
مطلب زیر توسط «سندباد نجفی» یکی از دوستداران نامجو نوشته و در وبلاگ او منتشر شده است.
سایت بی بی سی درباره نامجو نوشته است: «بیش از سی سال سن دارد و آموزش موسیقی را در نوجوانی از كلاسهای آواز و نت خوانی شروع كرده؛ دستگاهها و ردیف های موسیقی سنتی ایرانی را ابتدا با استاد شاکری و بعد پیش یکی از بهترین ردیف دان ها، نصرالله خان ناصح پور، یاد گرفته است. بعد از ورودش به دانشکده موسیقی هنرهای زیبا، با دنیای موسیقیایی جدیدی آشنا شد و کم کم موسیقی هایی که می شنید، استادانش شدند؛ و دیگر نه فقط مثل گذشته موسیقی سنتی، بلکه همه نوع سبک موسیقی را گوش می کرد. با این روحیه جدید، ماندن در دانشگاه (که هنوز با موسیقی، متعصبانه برخورد می کند) برایش سخت شد و دانشگاه را ذهناً و عملا ترک کرد. محسن نامجو سبکهای مختلف موسیقی را آنقدر خوب می شناسد که توانسته از آنها در خلق آثاری منحصر به فرد، استفاده کند. در آهنگ های او ریتم ها و سبک های راک، سنتی، جاز، محلی، بلوز، خراباتی و... به گونه ای شنیده می شوند که گویی با نامجو هویتی تازه یافته اند.

از دیگر خصوصیت های موسیقی نامجو، نگاه او به خوانندگی است؛ از حنجره او هر صدایی که از موجودات زنده در می آید را می توان شنید. او در توضیح این نکته می گوید: «حنجره یك ابزار صوتی است كه هر صدایی می توان با آن ایجاد كرد. با چنین نگاهی به حنجره، دیگر مقوله سبك موسیقی بی معنی می شود و رنگ می بازد. یعنی ما دیگر چیزی به عنوان سبك آوازی نخواهیم داشت. من به عنوان یک خواننده، نمی توانم بگویم که خواننده سنتی، پاپ و یا خواننده راک هستم، فقط می توانم بگویم که می خوانم، فقط همین؛ البته اگر بشود اسم این ها را خواندن گذاشت. بهتر است بگویم که من از خودم صدا در می آورم، حالا این صدا شامل همه چیز حتی صدای حیوانات می شود.»

small font medium font large font
image

سایت خبری ایران: سيزدهمين نشست نقد نغمه با موضوع نقد و بررسي آلبوم "ترنج" محسن نامجو در حالي شب گذشته در ميان استقبال علاقه مندان برگزار شد.


به گزارش خبرنگار سرويس فرهنگ و هنر سایت خبری ایران(www.IranNewsAgency.com) ، نشست نقد آلبوم "ترنج" محسن نامجو شب گذشته 19 اسفند در سالن ناصري خانه هنرمندان و با حضور چهره هايي همچون مصطفي کمال پور تراب ،محمد سرير،ساسان فاطمي ، پري ملکي، محمد رضا فياض ، سيدمحمد ساعد ، و استقبال فراتر از انتظار جوانان، برگزار شد.

برنامه نقد آلبوم "ترنج" در سالن ناصري خانه هنرمندان در حالي آغاز شد که اين سالن حدودا 200 نفري ميزبان جمعيتي بيش از دو و نيم برابر گنجايش خود بود و بسياري از کساني که علاقه مند حضور در اين برنامه بودند يا در بيرون درب هاي سالن مانده بودند و يا ايستاده و به شکل فشرده اي در کنار يگديگر برنامه را نظاره مي کردند.

ابوالحسن مختاباد مجري گري برنامه را بر عهده داشت و برنامه را با حدود نيم ساعت تاخير آغاز کرد.

مختاباد براي شروع جلسه از محمدرضا فياض و سيد محمد ساعد به عنوان منتقد و همچنين محسن نامجو براي حضور بر روي سن دعوت کرد.

در ابتداي برنامه محمد رضا فياض با اشاره به سهل و دشوار بودن صحبت کردن درباره آثار نامجو گفت: به نظر مي آيد اين ماهيت دوگانه براي اظهار نظر کردن در مورد کارهاي نامجو بيشتر ناشي از چند جانبگي عرصه هاي خلاقيتي است که او پيموده .وقتي عرصه هاي بحث متنوع باشد ايجاد کانون ها تمرکزي در اين رابطه بسيار دشوار خواهد بود .

فياض همچنين افزود: فعاليت هاي پيرا موسيقايي نامجو بسيار مهم است که از يک مثلث تشکيل شده . در يک ضلع اين مثلث رابطه موسيقيدان با جامعه ، در ضلع ديگر رابطه موسيقيدان با موسيقيدان هاي ديگر ، و در ضلع سوم آن رابطه موسيقيدان با نهادهاي پيشبرنده موسيقي وجود دارند . آثار نامجو در هر سه مورد اين اضلاع قابل بررسي است.

فياض گفت:نامجو در ارتباط بين نسلي و توانايي در ايجاد اين ارتباط موفق بوده است.جامعه ما به وسائل پيراموني بيشتر از خود موسيقي توجه دارد.

در ادامه سيد محمد ساعد به راس هاي اين مثلث پرداخت و گفت : من مي خواهم درباره راس هاي آن صحبت کنم. يک بخش آن آفريننده اثر هنر است ، بخش ديگر آن سليقه مردم يا همان پذيرندگان آثار هنري هستند ، و راس سوم هم خود اثر توليد شده است .

ساعد در حالي که مشغول توضيح در مورد " توقع و سليقه مردم" بود با اين گفته مختاباد مواجه شد که "دراين زمينه به طور مصداقي صحبت کنيد " که ساعد در پاسخ گفت : من اين شيوه نقادي را نمي پذيرم .من درواقع مي خواهم از جهت سطح سليقه مردم اين ها را آرام آرام و تخصصي توضيح بدهم.

مختاباد باز در ادامه با تاکيد بر گفته خود افزود:ما مي خواهيم که شما با توجه به متر و ميزان زيبايي شناسي که داريد به نقد اين اثر بپردازيد ؛ امابا ادامه پيدا کردن کشمکش ميان مختاباد و ساعد، فضاي سالن که از قبل با وجود جمعيت بيش از گنجايش سالن شلوغ بود به هياهو کشيده شد.

اين جو ادامه داشت تا اينکه محسن نامجو از حضار تقاضا کرد سکوت را رعايت کنند.

در ادامه برنامه قطعه اي از آلبوم "ترنج" پخش شد که فياض قرار شد نکاتي را پيرامون آن عنوان کند که مجددا با سرو صدا و کف زدن حضار صحبت هاي فياض نيمه کاره ماند و فياض که از جو به وجود آمده احساس ناراحتي جسمي مي کرد سالن را ترک کرد .

در ادامه فاضل جمشيدي به روي سن آمد و از حضار تقاضا کرد تا سکوت را رعايت کنند.

بالاخره براي اينکه جو کمي آرام تر شود مختاباد از نامجو دعوت کرد تا در مورد کارش صحبت کند.

نامجو نيز گفت : آثاري که در اختيار مردم قرار گرفته از راه هاي رسمي منتشر نشده که جاي بحث بسياري دارد.اثر گيسو و عقايد نوکانتي که نامش را خود شما گذاشته ايد به صورت تک نوازي اجرا شده و بسياري ديگر از کارها يم به صورت آزمايشي ضبط شده بودند .

وي همچنين گفت: که تصميم داشتم اين ها را بعدا به طور کامل تر انتشار دهم اما متاسفانه اينگونه نشد و يک روز من به خودم آمدم ديدم همه اين CDها را دارند.

نامجو در ميان صحبت هايش از تفاسير اشتباهي که از کارها و شخصيت او مي شود انتقاد کرد.همچنين در مورد اعتقادش در مورد موسيقي ايراني ، ارادتش به بسياري از اساتيد موسيقي ايراني ،نحوه شوخي کردن با اشعار حافظ و بزرگان شعر کلاسيک، و همچنين به سرقت رفتن آثارش و بي اطلاعي اش در مورد انتشار آلبوم "ترنج"از طريق حوزه هنري توضيحاتي ارائه کرد.

اين در حالي بود که يکي از حضار پس از گرفتن ميکروفن سيار درباره نامجو و شوخي او با شعر هاي کلاسيک از جايگاه اجتماعي نامجو به عنوان دليلي براي انجام چنين شوخي هايي ياد کرد.

در همين بين ساعد نيز جلسه را ترک کرد.

اين در حالي بود که سجادپور نيز به روي سن آمد و نکاتي در رابطه با نامجو و تشابه وضعيت امروز موسيقي در ايران با زمان نيما يوشيج و همچنين روشن نبودن سياست هاي دست اندکاران و سياست گذاران موسيقي ايران صحبت کرد.

جالب اينکه محمد سرير نيز با حضور بر روي سن به دفاع از محسن نامجو پرداخت و اعتراض را يکي از ويژگي هاي جوانان عنوان کرد و بروز چنين حرکت هايي را در موسيقي کشور نشانه پويايي آن دانست.

پري ملکي نيز که در جمع حاضران در جلسه بود ضمن بيان نکاتي گفت : وقت آن رسيده که بعد از سي سال بالاخره وضعيت موسيقي در ايران کمي شفاف شود.

پيرنيا يکي ديگر از آهنگسازان حاضر در جلسه نيز به نقد برخي از عناصر آثار نامجو پرداخت و در ادامه وضعيت موسيقي کشور را در حال حاضر، مورد انتقاد قرار داد.

در ادامه سجادپور يک بار ديگر به روي سن آمد و به سخنراني دوباره اي درباره اوضاع موسيقي کشور پرداخت . همچنين افراد ديگر نيز اظهار نظر کردند که سرانجام اين جلسه تا ساعت 19 و 45 دقيقه به طول انجاميد.


محسن نامجو در نشست نقد نغمه خانه هنرمندان از تکثير بدون اجازه آثارش و همچنين پيش داوري هاي بسياري از افراد در مورد او و کارهايش انتقاد کرد.

نامجو که در "تالار ناصري خانه هنرمندان" صحبت مي کرد افزود: اينکه الان بگويم اين کارها ناکامل بوده و نبايد شنيده مي شد ديگر فايده ندارد.خود شما من را تربيت کرديد . يعني از يک زماني به بعد ياد گرفتم که نق نزنم.آن بحثي که در تئوري به نام مرگ مولف مطرح هست در مورد من به وجود آمد و يک جوري شما من را کشتيد و صداي من کشته شد.

خواننده آلبوم"ترنج" همچنين گفت: من بعد از سفري که براي چند اجرا خارج از ايران بودم توانستم نيمه پر ليوان را ببينم و بگويم که اين کشته شدن صدا زياد هم بد نبوده .يک جوري شايد افتخار کردن به خود بود.

وي ادامه داد: منتهي يک نکته بسيار مهم که من بعد از سفر در رابطه با شما دچار شدم شايد تفسير اشتباه شما درباره من و آثارم باشد. سال هاي سال من در اين مملکت ساز زدم و درس خواندم و بنا به انواع اتفاقاتي که در ذهنم به وجود مي آمد نمي توانستم همه اين کارها (آهنگسازي ، خوانندگي و...)را به طور کامل انجام دهم.و هيچ ادعايي در اين زمينه ها ندارم . اما از پس اين نواقص يک سري کار توليد شده که يک رابطه جديد را با مخاطب ايجاد کرده است .

نامجو افزود: من حقيت اش قصدم اين نبود که بخواهم رابطه جديد با مخاطب ايجاد کنم و يا اينکه معروف شوم چون اصلا فکرش را هم نمي کردم که کارهايي مانند گيسو يا عقايد نوکانتي مخاطب عام پيدا کنند. من براي هر کدام از اينها يک سري کار پژوهشي کرده بودم و همه اينها کاملا اتفاقي بود.

در ادامه برنامه نامجو همچنين با اشاره به بهره گيري از قطعات ديگر در ساخته هايش گفت : در اکثر اين قطعات از آثار ديگري الهام گرفته شده که روي جلد CDها اين مطلب ذکر شده است.

مطلب ديگري که نامجو درباره آن به اظهار نظر پرداخت موضوع موسيقي ايراني بود که گفت: من نسبت به بسياري از اساتيد موسيقي ايراني بيشتر از آنچه خود اين عزيزان بدانند به آنها ارادت دارم. اما اين را هم بگويم که من اعتقاد دارم موسيقي ايراني به مانند جسدي شده که برخي ها از سر دلسوزي گاه گداري به آن تکان کوچکي مي دهند تا از بين نرود.اما من فکر مي کنم به جاي تکان هاي کوچک بايد لگد محکمي به آن زد تا شايد اتفاق جديدي بيافتد.

اين خواننده خطاب به حاضران در سالن گفت : خواهش مي کنم شما ها براي نامجو کاسه داغ تر از آش نباشيد و بعد از شنيدن چند کار تصور نکنيد که کسي آمده که مي خواهد مصلح اجتماعي باشد. اگر اينگونه باشد من مي بايست بعد از عقايد نوکانتي اسلحه دستم مي گرفتم و راه مي افتادم توي خيابان ها .من موزيسين هستم و به غير از موسيقي کار ديگري بلد نيستم . انگ محافظه کاري را نيز در همه چيز مي پذيرم جز موسيقي .

اگر بسياري از شما بعد از يکي دو مصاحبه من اين گمان را کرديد که فلاني ديگر تصوير قبلي خودش را قبول ندارد بايد بگويم آخر شما کي تصوير قبلي اين آدم را ديده بوديد و يا از زبان خودش شنيده بوديد که حالا اين را مي گوييد